عکاسی وسیله است برای ایجاد یک ارتباط بصری به زبان تصویر « زبانی که به انسان امکان می دهد که تجربه کند و تجربیاتش را در شکلی قابل مشاهده مستند سازد » عکاسی در کلی ترین تعریف، نوعی بازنمایی واقعیت است. واقعیتی پویا که در عینیت جهان مادی وجود دارد و برای تبدیل شدن به تصویری زیبا، نیازمند خلاقیتهای عکاس متفکر است.
حجم:
حجم چهارمین عنصر بصری است که دارای سه بعد “طول و عرض و ارتفاع” است که به وسیله خط محدود شده است؛ حجم، سطحی است که در فضا حرکت نموده و از جهت سطح خود در عمق سترش یافته است. به عبارت دیگر، هر گاه به عنصر دو بعدی “سطح” ضخامت اضافه کنیم، به حجم بدل می شود.
از تکرار نقطه خط بوجود می آید، از تکرار خطوط سطح، و از تکرار سطوح حجم بوجود می آید.
همان طور که سه شکل دایره، مربع و مثلث به عنوان اشکال پایه برای سطح نام برده شدند. کره ، مکعب و هرم را نیز می توان به عنوان اجسام هندسی پایه نام برد. که احجام منشور، مخروط، مکعب مستطیل و استوانه از آنها منشعب می شوند. این نوع احجام به طور کاملاً منظم به ندرت در طبیعت دیده می شوند. اما به طور کلی همه حجم های طبیعت از ترکیب یا تغییر شکل این سه حجم پایه و هندسی به وجود می آیند.
نقش نور در بازنمایی حجم و خصوصیات آن قابل تامل است. توجه به میزان تیرگی و روشنی برجستگی ها و فرورفتگی ها و ایجاد سایه هایی که در اثر تابش نور شکل می گیرد قابل اهمیت است. در عکاسی نیز بوسیله نور می توان سوژه را تخت و یا حجمی نشان داد.
ویژگی های مختلف عنصر سه بعدی حجم:
- حجم ممکن است جسمی سخت و محکم باشد.
- ممکن است به حالت گاز و بخار خود را نشان دهد.
عکاس: رحیم رضاپسند
- حجم ممکن است به صورت مایع باشد
عکاس: مصطفی نادرپور
- و یا به شکل حجمی شفاف “ترانسپران” باشد.
عکاس: مهسا رزمی
- حجم می تواند تو خالی “حجم منفی” یا توپر “حجم مثبت” باشد.
به همین نسبت درون یا بیرون آن اهمیت پیدا می کند. معمولاً فضایی را که حجم اشغال می کند مثبت می گویند و فضای پیرامون آن یا ما بین دو حجم و یا حفره میان یک حجم توخالی را فضای منفی و گاه حجم منفی می نامند مثل فضای داخل یک معماری
- حجم ممکن است مجازی باشد؛ قابل لمس نباشد و فقط جنبه بصری داشته باشد؛ ممکن است از چرخش و حرکت سریع یک سری نقطه، خط یا سطح بوجود بیاید مانند حرکت سریع یک میله در فضا
عکاس: مجید روئین فرد
- گاهی حجم، استوار و پایدار بر زمین قرار گرفته، و گاهی نیز به صورت حجمی شناور و معلق در فضا قرار دارد. به طور کلی، ایجاد بعد سوم در هنرهای بصری دو بعدی، در اثر نوعی خطای چشم، به این معنی که در کلیه تصاویر دو بعدی مانند تصویر نقاشی، طراحی، عکاسی و غیره، عمق و بعد سوم، با استفاده از فن پرسپکتیو، که نوعی خطای چشم به شمار می رود و نیز کاربرد نور و سایه، ایجاد می شود. اما ارائه بعد سوم، در هنرهای بصری سه بعدی مانند مجسمه سازی، معماری، طراحی صنعتی و آثار نقاشی سه بعدی، واقعیتی قابل لمس است.
عکاس: امین مرواریدی
فضا
مفهوم فضا در هنرهای تجسمی با عناصر بصری معنا پیدا می کند. به صورت درکی از مکان، زمان و اشیاء ؛ از این رو بلافاصله بعد از بررسی عناصر اولیه “نقط، خط، سطح، حجم” به مفهوم فضا در هنرهای تجسمی مخصوصا عکاسی می پردازیم.
با وجود عناصر بصری و روابط میان آنهاست که می توان از فضای مثبت، فضای منفی، فضای پر و فضای خالی سخن گفت. بنابراین وقتی از فضای یک اثر سخن به میان می آید، تأثیرات کلی اثر در همه ابعاد مادی و محتوایی آن مورد نظر می باشد.
فضاسازی در آثار هنرمندان تجسمی میتواند انواع مختلفی داشته باشد مانند: فضای سه بعد نما (واقع گرا)، فضای دو بعد نما (غیرواقع گرا)، فضای همزمان (تلفیقی) و فضای وهمی.
زمانی که سطح دو بعدی در عمق حرکت کند به عنصر حجم میرسیم و معنایی از فضا در عکاسی، همانطور که قبلا اشاره شده با خطای چشم (پرسپکتیو) دریافتی از عمق و دوری و نزدیکی القا میشود. ممکن است بدون آنکه قصد واقع نمایی از طبیعت در میان باشد، هنرمند به ایجاد فضا و عمق تجسمی بپردازد. همانند آنچه در آثار انتزاعی و آبستره صورت می گیرد.
عکاس و هنرمند تجسمی میتواند از اشکال و عناصر واقعی ترکیبی وهمی و غیر واقعی ایجاد کند. این شیوه از فضاسازی در آثار هنرمندان رمانتیک، نمادگرا و سورئالیست بسیار دیده می شود. نمایش این فضاها که جنبه ای خیالی و ذهنی دارد اگر چه توسط قوه خیال قابل تجسم است اما در واقعیت و به طور طبیعی نمی تواند اتفاق بیفتد یا وجود داشته باشد.
فضا ذات معماری را تشکیل می دهد، از این جهت در معماری ملموس و عینی، با خصوصیات فیزیکی است اما در عکاسی قراردادی است بدون قابلیت فیزیکی، اما فضا در عکاسی دارای خصوصیاتی است که در فضای عینی و ملموس وجود ندارد. عکاس با انتخاب کادر، تکنیک مورد استفاده و در نهایت ادیت، میتواند فضای ذهنی خود را بسازد، اشیاء را تفکیک کند و به بخش کوچکی از واقعیت اهمیت و وحدت بخشد و با تقسیم فضا، آن را تجزیه و دوباره بازسازی کند. می تواند فواصل را از میان بردارد و اشیاء را بزرگ یا کوچک کند. بنابراین فضا در تصویر چیزی یکدست و منسجم نیست، بلکه بیشتر به ماده ای سیال شباهت دارد که برگرفته از ذهن عکاس است.
عکاس واقعیتی را که در ذهن می پروراند به مخاطب خود نشان میدهد، واقعیتی که گاه در طبیعت به صورت مخفی وجود داشته و یا خنثی بوده به طوری که دیگران به آن توجهی نکرده اند، تصاویر از لایه واقعیت به جریان خلاق ذهن عکاس رفته و بعد از خلق شدن مخاطب آن را از دریچه نگاه هنرمند میبیند. مخاطب با دیدن عکس و راهنمایی عناصر بصری به درون مایه آن میرسد و به درکی از معنا و مفهوم اثر میرسد.
هر چه عکاس اجزا و عناصر بصری را بهتر بشناسد و روابط داخل کادر و روابط بین اجزا را خوب بداند، با استفاده از آنها و تغییر مکان دوربین و جا به جایی آنها در عرصه فضاسازی موفق تر خواهد بود و مخاطب را بهتر با مفاهیم ذهنی خود همراه میکند. عناصر ساختاری مانند: حرکت، ریتم، تضاد، تناسب، وسعت سطح، توازن و تعادل و … تا وقتی آنها را به یک واقعیت غیر قابل اجتناب یعنی فضا مرتبط نسازیم، مفاهیمی گنگ و نارسا خواهند بود.
فضای منفی چیست؟
به زبان ساده به فضای اطراف سوژه اصلی، فضای منفی گفته می شود. سوژه اصلی خود به عنوان “فضای مثبت” شناخته می شود. فضای منفی در عکس عامل مهمی در ترکیب بندی خوب است و نگاه بیننده را به سمت سوژه اصلی هدایت می کند. گاهی از آن با عنوان فضای سپید نیز یاد می شود، فضای منفی درست می تواند یک عکس معمولی را به عکسی فوق العاده تبدیل کند. فرق یک عکاس حرفه ای و تازه کار در استفاده به جا و مناسب فضای منفی معلوم میشود.
فضای منفی، سوژه اصلی را تعریف می کند و بر آن تاکید دارد. این فضا جایی برای «نفس کشیدن» فراهم می کند، به چشم مجالی برای استراحت می دهد و از ایجاد آشفتگی در عکس جلوگیری می کند. همه این ها به یک ترکیب بندی بهتر کمک میکند.
فضای منفی زمانی که به درستی استفاده شود، توازن و تعادلی طبیعی در برابر فضای مثبت ایجاد می کند. در استفاده از فضاهای خالی دست و دل باز باشید و فکر نکنید که حتما باید سوژه را دقیقا از یک گوشه تا گوشه دیگر قاب جا دهید.
به طور معمول عادت داریم در یک قاب تصویر تنها بر روی سوژه اصلی تمرکز کنیم؛ کمی زمان می برد تا در استفاده از بک گراند مناسب با وسعت سطح مناسب مهارت پیدا کنیم، استفاده از فضای منفی در کنار فضای مثبت، به تاثیرگذاری عکس می افزاید.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.